چکیده
با
تسلیم مبیع به خریدار، ضمان معاوضى یا ریسک ناشى از تلف یا خسارت وارد بر
آن از عهده فروشنده به عهده او انتقال مىیابد ولى قبل از تسلیم، با وجود
انتقال مالکیت، این ضمان بر عهده فروشنده باقى است. در توجیه این قاعده که
مشهور به «تلف مبیع قبل از قبض» مىباشد، نظریههاى گوناگونى مطرح شده است
که از لحاظ عملى آثار متفاوتى را در پى دارد. این مقاله با ارزیابى این
نظریهها، در صدد یافتن مبناى حقوقى متناسب با ماهیت قاعده مذکور است.
مقدمه
به
طور مسلم در تمام سیستمهاى حقوقى، با تسلیم مورد معامله به خریدار، ضمان
معاوضى و ریسک ناشى از تلف آن از عهده فروشنده به عهده او انتقال مىیابد و
از این پس همانطور که مال در تحتحاکمیت و سلطه خریدار بوده و او هر گونه
که بخواهد مىتواند تصرف مادى یا حقوقى نموده و از منافع آن بهرهمند شود.
تلف یا هر گونه خسارت وارد بر مال نیز بر عهده او خواهد بود. زیرا پس از
تسلیم مبیع به خریدار، مفاد عقد بیع به نحو کامل به اجرا درآمده و حوادث
بعدى به فروشنده مربوط نیست. و در نتیجه خریدار باید ثمن را در صورتى که
نپرداخته استبپردازد.
با
این وجود، در مواردى که خریدار به طور اختصاصى حق فسخ عقد بیع را دارا
باشد، مانند آنکه درعقد بیع خیار شرط یا حیوان یا مجلس، تنها به نفع خریدار
وجود داشته باشد (2) و یا آنکه طرفین در ضمن عقد، توافق نمایند که در
مواردى با وجود تسلیم مبیع، مسؤولیت تلف همچنان بر عهده فروشنده باشد، در
این صورت با وجود تسلیم مبیع، ضمان معاوضى بر خریدار تحمیل نمىشود و تلف
بر عهده فروشنده باقى است و با تلف مبیع، در صورتى که خریدار ثمن را
پرداخته باشد، قابل استرداد است. (3)
اما در صورتى که پس از انعقاد عقد، مبیع تسلیم خریدار نشود و قبل از تسلیم
تلف گردد، درباره انتقال ضمان معاوضى به خریدار و یا عدم انتقال آن و باقى
ماندن ضمان بر عهده فروشنده، در سیستمهاى مختلف حقوقى اتفاق نظر وجود
ندارد. و در خصوص بقاى ضمان معاوضى فروشنده یا انتقال آن به خریدار و توجیه
هر یک از این دو، نظریات مختلفى مطرح شده که قبل از تحلیل حقوقى ماهیت
ضمان معاوضى، اشاره به آنها ضرورى مىنماید. بر این اساس، پس از طرح
نظریههاى گوناگون پیرامون انتقال ضمان معاوضى، ماهیتحقوقى ضمان معاوضى
فروشنده قبل از تسلیم و مبانى و شرایط تحقق آن و سرانجام اثر انفساخ عقد
بیع به ترتیب زیر مورد گفتگو قرار مىگیرد.
گفتار اول – انتقال ضمان معاوضى
درباره انتقال ضمان معاوضى قبل از تسلیم مبیع، دیدگاههاى متفاوتى وجود دارد که مهمترین آنها به قرار زیر است:
1 – با انعقاد عقد بیع، مالکیت مبیع به خریدار منتقل مىشود و همراه با
انتقال مالکیت ضمان معاوضى نیز به او منتقل مىگردد. بنابراین در صورت تلف
یا خسارت مبیع، تنها خریدار به عنوان مالک باید تحمل خسارت مال خویش را
بنماید ولو اینکه قبل از تلف به او تسلیم شده باشد. به عبارت دیگر، تسلیم
نقشى در انتقال ضمان معاوضى ندارد و به محض انعقاد عقد، مالکیت و ضمان
معاوضى به خریدار انتقال مىیابد. مگر آنکه طرفین عقد بیع به گونه دیگرى
توافق نموده باشند. این نظریه در حقوق انگلیس و آمریکا و فرانسه پذیرفته
شده است. (4) طبق این نظر، همین که مبیع به خریدار منتقل شد، همانطور که او
مالک عین و منافع آن مىشود و حق هر گونه تصرف مادى یا حقوقى دارد، در
صورتى که قبل از تسلیم تلف شود خسارت آن رانیز باید به دوش کشد و مسؤولیت
او در برابر فروشنده نسبتبه پرداخت ثمن باقى است و در صورتى که نپرداخته
استباید بپردازد.
2 – هر
چند به صرف انعقاد عقد بیع، مالکیت منتقل نمىشود ولى با این وجود ضمان
معاوضى یا مسؤولیت تلف مبیع قبل از تسلیم بر خریدار تحمیل مىشود، زیرا
بموجب عقد فروشنده باید مبیع را تسلیم خریدار بنماید و خریدارى که از سود
احتمالى آن بهرهمند مىشود باید زیانهاى ناشى از تلف را نیز تحمل نماید.
بر این اساس گرچه تا تسلیم صورت نگیرد مالکیتخریدار به طور قطعى محقق
نمىشود ولى چون در صورت تسلیم از منافع آن بهرهمند مىگردد، تلف پیش از
تسلیم نیز بر عهده او قرار مىگیرد وباید ثمن معامله را به فروشنده
بپردازد. این نظریه ریشه در حقوق رومى داشته و در بند 1 ماده 185 قانون
مدنى سویس نیز پذیرفته شده است. در فقه عامه بخصوص فقه، مالکى و حنبلى نیز
همین نظریه مورد توجه قرار دارد. (5) این فقهاء با استناد به قاعده «من له
الغنم فعلیه الغرم» یا «الخراج بالضمان» گفتهاند که هر کس از سود چیزى
برخوردار شود باید تحمل خسارت نیز بنماید. در عقد بیع نیز چون خریدار از
منافع احتمالى مورد معامله برخوردار مىگردد باید تحمل خسارت ناشى از تلف و
یا نقص آن را نیز بنماید.
3
– انعقاد عقد به تنهایى موجب انتقال مال نمىشود وانتقال منوط به تسلیم آن
است و تا تسلیم صورت نگیرد انتقال مال و ضمان معاوضى به خریدار صورت
نمىگیرد. به عبارت دیگر پیش از تسلیم مبیع در ملکیت فروشنده است و با
تسلیم انتقال مىیابد و به تبع آن ضمان معاوضى نیز از عهده او به عهده
خریدار منتقل مىگردد. بموجب این نظریه که در حقوق پارهاى کشورها نظیر
آلمان، اتریش، لهستان پذیرفته شده و در فقه امامیه نیز از سوى برخى فقهاء
احتمال آن داده شده است، هر گاه مبیع قبل از تسلیم به خریدار در اثر حوادث
قهرى تلف شود در ملکیت فروشنده تلف شده و خریدار مسؤولیتى در برابر او براى
پرداخت ثمن ندارد. زیرا مبیع با وجود انعقاد عقد، همچنان در ملکیت فروشنده
باقى مانده و در اثر عدم تسلیم به خریدار منتقل نشده است. (6)
4 – با تشکیل عقد بیع، انتقال ملکیتیا تملیک صورت مىگیرد و مبیع به
خریدار و ثمن به فروشنده تعلق مىیابد، ولى با این وجود، قبل از تسلیم مبیع
به خریدار، ضمان معاوضى یا خطر ناشى از تلف مبیع بر عهده فروشنده باقى
است، و خریدار در صورتى که ثمن را پرداخته باشد، حق استرداد آن را دارد و
در غیر این صورت تکلیفى در پرداخت ندارد. این نظریه در فقه امامیه و به تبع
آن در قانون مدنى ایران و نیز در کنوانسیون بیع بینالمللى کالا مصوب 1980
وین پذیرفته شده و حتى گروهى از نویسندگان فرانسوى نیز بر خلاف ماده 1135
قانون مدنى این کشور این نظریه را ترجیح دادهاند.
:: برچسبها:
پایان نامه ،رشته، حقوق ،ضمان ،معاوضى ,
:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0